چکنم
یا رب بگشا گره ز کار من زار
رحمی که زعقل عاجزم در همه کار
جز درگه تو کی بودم درگاهی
محروم ز این درم نکن یا غفار
----------------------
مانده ام با غم هجران نگارم . چه کنم ؟
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم . چه کنم ؟
چشم آلوده کجا؟ دیدن دلدار کجا ؟
چشم دیدار رخ دوست ندارم. چه کنم ؟
----------------------
الهی عارفان را قلبی پاک دادی و متقیان را تقوائی ناب ، عاشقان را عشق دادی و مؤمنان را ایمان ، نه عارفم نه متقی ، نه عاشقم نه مؤمن ، گدایم و بی چیز ، تشنه جرعه ای معرفت محتاج تکه نانی از سفره رحمت . سکه پر برکت عشقت را نصیبم کن تا سالک شوم و راه تو درپیش گیرم *برأفتک یا أرحم الراحمین*