شعر
ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه ؟ مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه ؟
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه ؟
شاه خوبان و منظورگدایان شده ای قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه ؟
نه سر زلف خود اوّل تو به دستم دادی بازم از پای در انداخته ای یعنی چه ؟
سخنت رمز دهان گفت و کمر سرّمیان وزمیان تیغ به ما آخته ای یعنی چه ؟
هر کس از مهره ی مهر تو به نقشی مشغول عاقبت با همه کج باخته ای یعنی چه
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار خانه از غیر نپرداخته ای یعنی چه ؟
------------------------------------------------------------------
دوست من اگه یه نظربدی: معرف شخصیت شماست!